دانلود پی دی اف کتاب کجا می روی؟ حسن شهباز PDF

رمان «کجا می‌روی؟»، روایتی شگفت‌انگیز از یک عشق ممنوعه و در عین حال الهام‌بخش است که در بستر یکی از تاریک‌ترین دوران‌های تاریخ روم باستان، یعنی در سال ۶۴ میلادی و در زمان حکومت ستمگرانه امپراتور نرون، شکل می‌گیرد. این داستان به تقابل عاطفی میان لیگیا، زنی مسیحی که نماد پاکی و ایمان است، و مارکوس وینیسیوس، یک اشراف‌زاده رومی که در دنیایی از قدرت و فساد رشد کرده، می‌پردازد. این تقابل، تنها یک داستان عاشقانه نیست، بلکه نمادی از رویارویی دو جهان‌بینی متضاد است: روحانیت و فداکاری مسیحیت در برابر خشونت و انحطاط امپراتوری روم. هنریک سینکیویچ، نویسنده این اثر، پیش از آغاز نگارش، تحقیقات گسترده و دقیقی در مورد امپراتوری روم انجام داد تا بتواند جزئیات تاریخی را با نهایت دقت در اثر خود بگنجاند. همین امر باعث شد تا شخصیت‌های تاریخی متعددی چون خود نرون و مشاوران دربار او نیز در رمان حضور یابند که این امر به غنای تاریخی و واقع‌گرایی بی‌نظیر داستان می‌افزاید. سینکیویچ با روایت جذاب و دقیق خود، نه تنها یک ماجراجویی عاشقانه را به تصویر می‌کشد، بلکه خواننده را به عمق تاریخ، فرهنگ و باورهای آن دوران می‌برد و درس‌های ارزشمندی در باب ایمان، شهامت و رستگاری ارائه می‌دهد.

تنها چیزی را می‌توان نیکو و شایسته دانست که پیام‌آور شادی، عشق، زیبایی و قدرت برای زندگی باشد. اگر آنان که مدعی‌اند، بدی‌ها را با نیکی پاداش می‌دهند، پس در برابر خوبی‌ها چه خواهند کرد؟ آیا برای نیکی نیز جز همان پاداش را در نظر خواهند گرفت؟ و اگر چنین است، چرا باید انسان‌ها خویشتن را برای خوب بودن به زحمت و رنج بیندازند، در حالی که خوب و بد، پاداشی یکسان و بی‌تفاوت دارند؟ آنان تمامی آنچه را که مایه سعادت و آسایش ماست، ناپسند می‌شمارند. عشق را گناه می‌دانند و زیبایی، قدرت و ثروت را مایه تباهی و فساد روح قلمداد می‌کنند. تمامی خوشی‌های این جهان را بی‌ارزش دانسته و وعده می‌دهند که پاداش نیکی‌های افراد را در جهانی دیگر، جهانی که با مرگ آغاز می‌شود، خواهند داد؛ جهانی که از آغاز و انجام آن، هیچ نمی‌دانیم و هیچ نشانه‌ای از آن در دست نداریم. آیا چیزی می‌تواند خنده‌آورتر از این باشد؟ این باور، به همان اندازه پوچ است که بگوییم سپیدی از دل سیاهی و روز از شکم شب زاده می‌شود.