دانلود پی دی اف کتاب دختری که رهایش کردی جوجو مویز PDF

داستان کتاب «دختری که رهایش کردی» به شکلی ماهرانه در دو خط زمانی متفاوت روایت می‌شود که هر دو به طرز عمیقی با یکدیگر در ارتباط هستند. در خط زمانی اول که در دوران پرتنش جنگ جهانی اول می‌گذرد، با سوفی، زن جوانی که صاحب یک نقاشی ارزشمند است، آشنا می‌شویم. او در حالی که تلاش می‌کند با مشکلات و سختی‌های طاقت‌فرسای اشغال‌گران آلمانی دست و پنجه نرم کند، باید از خانواده‌اش نیز مراقبت کرده و بقای آن‌ها را تضمین کند. این روایت، داستانی عمیق از مبارزه، عشق و از خودگذشتگی در دل شرایطی وحشیانه و غیرانسانی است. در خط زمانی دوم که صد سال بعد جریان دارد، با لیو، زن جوانی که همان نقاشی را در اختیار دارد، همراه می‌شویم. او نیز در زندگی خود با مشکلات و چالش‌های متعددی روبرو است. لیو به دنبال کشف داستان نقاشی و تاریخچه پنهان آن است و در این مسیر، به شکلی شگفت‌انگیز با زندگی و سرنوشت سوفی پیوند می‌خورد و حقایقی تکان‌دهنده را کشف می‌کند. این رمان با ترکیبی قدرتمند از عشق، از خودگذشتگی و تاریخ، خواننده را به سفری پر از احساسات و به قلب چالش‌های شخصیت‌هایش می‌برد و نشان می‌دهد که چگونه سرنوشت‌ها می‌توانند در طول زمان به یکدیگر گره بخورند. جوجو مویز با نثری زیبا و داستانی پر از احساسات توانسته است یک اثر ماندگار و به‌یادماندنی خلق کند.

لیو از آنچه شنیده بود، بهت‌زده و گیج شده بود. برای مدت‌های طولانی، سوفی را در ذهنش به عنوان یک زن نجات‌یافته و پیروز تصور کرده بود؛ صورتی که غرور و عشقی که شوهرش به او داشت، بر آن نقش بسته بود. حالا تلاش می‌کرد تصویری که خودش از سوفی ساخته بود را در کنار زنی مطرود و بی‌عشق قرار دهد، زنی که هیچ‌کس دوستش نداشت. سنگینی و درد تمام جهان در نفس خسته و طولانی پیرمرد نهفته بود. لیو ناگهان از اینکه او را مجبور به مرور دوباره این صحنه کرده بود، احساس گناهی عمیق کرد. در حالی که نمی‌دانست چه بگوید، زمزمه کرد: «متأسفم.» حالا به وضوح فهمیده بود که از این مکان چیزی بیشتر دستگیرشان نخواهد شد. تعجبی نداشت که چرا پل مک کافرتی زحمت آمدن به اینجا را به خودش نداده بود. سکوت سنگینی بر اتاق حاکم شد. مو به آرامی و پنهانی یک ماکارون خورد و لیو وقتی نگاهش را بالا آورد، متوجه شد که فیلیپ بست با چشمان خیره به او نگاه می‌کند. لیو رو به پیرمرد کرد و دستش را روی بازوی او گذاشت و گفت: «از اینکه ما رو پذیرفتید، ممنونم، موسیو.» صدای او آرام و پر از حسرت بود. ادامه داد: «برایم خیلی سخته که زنی رو که شما توصیف کردید، به زنی که من می‌شناسم ارتباط بدم. من… پرتره‌اش رو دارم و همیشه عاشقش بودم.»

کتاب «دختری که رهایش کردی» اثر جوجو مویز، یک رمان تاریخی و عاطفی است که به صورت موازی در دو خط زمانی متفاوت روایت می‌شود و به شکلی هنرمندانه دو داستان را با فاصله یک قرن به هم پیوند می‌زند. بخش اول داستان به سال ۱۹۱۶ و دوران جنگ جهانی اول باز می‌گردد، جایی که سوفی، یک زن فرانسوی، در شهر اشغال‌شده توسط آلمانی‌ها زندگی می‌کند و برای بقای خانواده‌اش در حال مبارزه است. بخش دوم نیز صد سال بعد را روایت می‌کند، جایی که لیو، یک زن جوان، به طور تصادفی صاحب یک نقاشی از سوفی می‌شود و برای کشف حقیقت پنهان در پشت این اثر هنری، سفری پرماجرا را آغاز می‌کند. این رمان با محوریت یک نقاشی، به بررسی مفاهیمی عمیق همچون عشق، از خودگذشتگی، تأثیر جنگ بر زندگی انسان‌ها و قدرت هنر برای جاودانه‌سازی خاطرات می‌پردازد و با نثری زیبا و داستانی پرکشش، خواننده را به قلب احساسات و چالش‌های شخصیت‌هایش می‌برد.