توجه: برخی از فایل های جزوه لند توسط کاربران بارگذاری می شود، جزوه لند هیچگونه مسئولیتی در قبال فایل های انتشار شده که حق نشر در آن ها نقض شده است را ندارد، در صورت مشاهده اینگونه فایل ها لطفا با پشتیبانی تلگرام ارتباط برقرار کنید تا فایل مربوطه در سریع ترین زمان حذف شود.
وب سایت جروه لند اینبار معرفی و دانلود کتاب هنر رمان دکتر پرویز همایون پور را با بهترین کیفیت برای شما آماده کرده است. کتاب “هنر رمان” اثر میلان کوندرا، یکی از مهمترین نوشتههای نظری در حوزهی ادبیات داستانی محسوب میشود که تأثیر قابل توجهی بر فهم مدرن از هنر رمان داشته است. این اثر در سال ۱۹۸۶ منتشر شد و نخستین کتاب کوندرا به زبان فرانسه بود که در آن، نویسنده به تحلیل تاریخی و فلسفی هنر رمان میپردازد. کتاب نهتنها تأملی بر تحولات این ژانر در اروپا است، بلکه بازتابی از دیدگاههای شخصی کوندرا دربارهی نقش و ماهیت رمان در بازنمایی پیچیدگیهای هستی انسان به شمار میآید. کوندرا در این کتاب، رمان را نهفقط بهعنوان یک فرم ادبی، بلکه بهعنوان ابزاری برای کشف واقعیتهای پنهان زندگی بشری معرفی میکند. او باور دارد که رمان از زمان پیدایش خود، همواره کوشیده است تا مرزهای شناخت را گسترش دهد و به جنبههایی از تجربهی انسانی بپردازد که سایر اشکال روایت قادر به بیان آن نیستند. از همین رو، عنوان “هنر رمان” الهامگرفته از “هنر فوگ”، اثر برجستهی یوهان سباستیان باخ، انتخاب شده است. باخ، که هنگام خلق این اثر نابینا بود، تلاش کرد تمام امکانات موسیقی فوگ را در نهایت آزادی و بدون محدودیت آشکار سازد. بهطور مشابه، کوندرا نشان میدهد که رمان، فراتر از صرفاً داستانسرایی، عرصهای است برای بیان تفکرات فلسفی، اجتماعی و روانشناختی، بدون اینکه در قالبهای محدودکننده گرفتار شود. این کتاب شامل مجموعهای از مقالات و تأملات نویسنده دربارهی کارکردهای هنری و اندیشهای رمان است. کوندرا با بهرهگیری از نمونههای تاریخی، تأثیرات نویسندگان بزرگی چون سروانتس، فلوبر، کافکا و بروخ را بر هنر رمان بررسی میکند و نشان میدهد که چگونه این آثار به شکلگیری مفاهیم جدید در ادبیات کمک کردهاند. او همچنین از تجربهی شخصی خود بهعنوان رماننویس بهره میگیرد تا خوانندگان را به درک عمیقتری از مفهوم “رمان بهعنوان کاوش هستی” رهنمون سازد. “هنر رمان” نهتنها برای علاقهمندان به ادبیات، بلکه برای پژوهشگران و نویسندگان نیز یک منبع ارزشمند محسوب میشود که به ارائهی نگرشی گسترده دربارهی ساختار، عملکرد و هدف رمان در طول تاریخ ادبیات پرداخته است. مطالعهی این کتاب خواننده را به تفکر دربارهی شیوههای روایی، نقش نویسنده، و امکانات بیپایان داستانپردازی دعوت میکند و درک عمیقتری از مفهوم رمان بهعنوان یکی از برجستهترین ابزارهای بیان هنری و اندیشهورزی ارائه میدهد.
هدف کلی کتاب هنر رمان دکتر پرویز همایون پور :
کتاب “هنر رمان” نوشتهی میلان کوندرا و ترجمهی پرویز همایونپور یکی از آثار مهم در زمینهی نقد ادبی و تحلیل فلسفی رمان است که توسط نشر قطره منتشر شده است. این کتاب شامل مجموعهای از دیدگاهها و تأملات نویسنده دربارهی تاریخ تحول هنر رمان در اروپا و نقش آن در بازنمایی ابعاد مختلف زندگی انسانی است. کوندرا در این اثر، رمان را صرفاً بهعنوان یک فرم داستانی نمیبیند، بلکه آن را ابزاری برای کشف زوایای پنهان هستی معرفی میکند. او معتقد است که رمان برخلاف علوم دقیق و فلسفهی مدرن، به جنبههایی از تجربهی انسانی پرداخته که سایر اشکال روایت قادر به نمایش آنها نیستند. این کتاب به تأثیر نویسندگانی مانند سروانتس، فلوبر، کافکا و بروخ بر هنر رمان پرداخته و بررسی میکند که چگونه آثار آنها مسیر تحول این ژانر را شکل دادهاند. عنوان “هنر رمان” برگرفته از “هنر فوگ”، اثر برجستهی یوهان سباستیان باخ است که در آن، باخ در نهایت آزادی، بدون محدودیتهای رایج، تمامی ظرفیتهای فوگ را به نمایش گذاشت. کوندرا نیز در این کتاب تلاش کرده نشان دهد که رمان، فراتر از داستانسرایی، میتواند عرصهای برای بیان تفکرات فلسفی، اجتماعی و روانشناختی باشد. این اثر نهتنها برای علاقهمندان به ادبیات، بلکه برای پژوهشگران و نویسندگان، منبعی ارزشمند است که به بررسی ساختار، عملکرد و نقش رمان در تاریخ ادبیات میپردازد.
بررسی کتاب هنر رمان دکتر پرویز همایون پور :
کوندرا در این کتاب، عصر جدید اروپا را بهعنوان دورانی سرشار از تناقض معرفی میکند که در آن دو جریان متضاد بهطور همزمان شکل گرفتهاند. از یک سو، علوم انسانی و فلسفه، انسان را به دیدن جهان از منظر علمی و فنی سوق میدهند. این نگرش باعث شده تا فرد تلاش کند بر طبیعت و سایر انسانها تسلط یابد و همهچیز را در چارچوب قوانین علمی و منطقی ببیند. این روند در نهایت به پدیدهای منجر میشود که هایدگر آن را «فراموشی هستی» مینامد؛ وضعیتی که در آن انسان، تحت سلطهی تفکر ابزاری، از معنا و جوهرهی واقعی هستی فاصله میگیرد. در مقابل، اروپا شاهد شکوفایی نوعی هنر است که به «هستی فراموششده» جان تازهای میبخشد. کوندرا به نقش فیلسوفانی چون دکارت و گالیله در شکلگیری این نگرش اشاره میکند و توضیح میدهد که چگونه انسان مدرن، تحت تأثیر این جهانبینی، خود را «ارباب و مالک طبیعت» میداند. این دیدگاه موجب میشود که فرد، دیگر نه بهعنوان بخشی از طبیعت، بلکه بهعنوان فرمانروای آن دیده شود. در این میان، هنر رمان، که سروانتس را بنیانگذار آن میداند، به مقابله با این روند میپردازد. رمان از ابتدا با هدف کاوش ابعاد متعدد هستی شکل گرفت و توانست پیچیدگیها، تناقضات و بیکرانگی آن را آشکار سازد. کوندرا نشان میدهد که در طول چهار قرن، رمان به بررسی مضمونهای اساسی هستی پرداخته است و هر زمان که خطری انسان را از خویشتن خویش و هویت متعالیاش دور میکند، این هنر به یاری او میآید. در قرن بیستم، هنگامی که «غول تاریخ» بر زندگی فرد سایه میافکند و او را از آزادی و آرامش خود محروم میسازد، برخی رماننویسان برجستهی اروپای مرکزی مانند کافکا، هاشک، موزیل و بروخ به تحلیل هستی انسان پرداختهاند و خطرات پیرامونی را به تصویر کشیدهاند. کافکا در آثار خود نشان میدهد که چگونه انسان مدرن در ساختارهای دیوانسالارانه به موجودی انتزاعی بدل شده است که بدون اندیشه و مقاومت، تنها دستورات را اجرا میکند. این نوع روایت نهتنها یک تحلیل جامعهشناختی است، بلکه بهعنوان تخیلی دربارهی یکی از امکانهای بنیادی انسان و جهان او مطرح میشود. کوندرا در این کتاب، رمان را نهفقط بهعنوان یک فرم ادبی، بلکه بهعنوان ابزاری برای فهم و بازنمایی موقعیتهای انسانی معرفی میکند. او معتقد است که هنر رمان، برخلاف علوم تجربی و فلسفهی مدرن، تلاش دارد تا آن ابعاد زندگی را آشکار کند که تحت تأثیر نظامهای عقلی و منطقی، از دید انسان پنهان ماندهاند. این اثر نوعی دفاع از نقش رمان در حفظ و بازتاب جوهرهی هستی و تاریخ بشر است، که همچنان به کاوش و تحلیل خود ادامه میدهد تا فرد بتواند معنای واقعی زندگی و جهان پیرامون خود را درک کند.
بخشی از کتاب هنر رمان دکتر پرویز همایون پور :
ادموند هوسرل در سال ۱۹۳۵، سه سال پیش از درگذشتش، سلسله کنفرانسهایی دربارهی بحران بشریت اروپایی برگزار کرد. او معتقد بود که مفهوم «اروپایی» فراتر از یک محدودهی جغرافیایی است و هویتی فکری را شامل میشود که ریشه در فلسفهی یونان باستان دارد. به باور هوسرل، این فلسفه نخستین بار در تاریخ، جهان را بهعنوان پرسشی اساسی مطرح کرد که انسان وظیفهی پاسخ دادن به آن را دارد. این پرسش نه برای رفع یک نیاز عملی، بلکه از سر اشتیاق به شناخت، سرچشمه گرفت. هوسرل بحران اروپا را بسیار عمیق میدانست و حتی تردید داشت که اروپا بتواند از این بحران جان سالم به در ببرد. او منشأ این بحران را در پیدایش جهانبینی جدیدی میدید که با ظهور گالیله و دکارت آغاز شد. این نگرش علمی، جهان را صرفاً بهعنوان یک موضوع قابل تحلیل فنی و ریاضی تعریف کرد و در این فرآیند، واقعیت ملموس و تجربهی زیستهی انسان، آنچه که هوسرل آن را «جهان زندگی» مینامید، از نگاه اندیشمندان کنار گذاشته شد. پیشرفت علوم موجب شد که انسان در مسیر تخصصگرایی افراطی گام بردارد. هر چه دانش علمی گسترش یافت، نگاه انسان به کلیت هستی و خودآگاهیاش کمرنگتر شد. در این شرایط، فرد به مرحلهای رسید که هایدگر، شاگرد هوسرل، از آن با عنوان «فراموشی هستی» یاد میکند؛ حالتی که در آن انسان از معنا و جوهرهی واقعی وجود خود دور میشود. در گذشته، تحت تأثیر آموزههای دکارت، انسان خود را «ارباب و مالک طبیعت» تصور میکرد، اما با گذر زمان به شیئی تبدیل شد که تحت سلطهی نیروهای فنی، سیاسی و تاریخی قرار دارد. در چنین فضایی، مفهوم «جهان زندگی»، همان واقعیت روزمره و ملموس انسانی، به حاشیه رانده شد و ارزش و جایگاه خود را از دست داد. برای نیروهای تکنولوژیک و ساختارهای سیاسی، دیگر وجود ملموس انسان اهمیتی نداشت و در نتیجه، این جنبهی بنیادی هستی کمکم به دست فراموشی سپرده شد. بحران فکری و فلسفی که هوسرل از آن سخن میگفت، نشاندهندهی چالشی بزرگ بود که نهتنها تفکر اروپایی را، بلکه هویت انسانی را نیز دستخوش تغییرات اساسی کرد.
اطلاعاتی درباره کتاب هنر رمان دکتر پرویز همایون پور :
کتاب “هنر رمان” نوشتهی میلان کوندرا با ترجمهی پرویز همایونپور یکی از آثار مهم در حوزهی نقد ادبی و فلسفهی رمان است که توسط نشر قطره منتشر شده است. این کتاب شامل مجموعهای از تأملات کوندرا دربارهی تاریخ تحول هنر رمان در اروپا و نقش آن در بازنمایی ابعاد مختلف زندگی انسانی است. کوندرا در این اثر، رمان را صرفاً بهعنوان یک فرم داستانی نمیبیند، بلکه آن را ابزاری برای کشف زوایای پنهان هستی معرفی میکند. او معتقد است که رمان برخلاف علوم دقیق و فلسفهی مدرن، به جنبههایی از تجربهی انسانی پرداخته که سایر اشکال روایت قادر به نمایش آنها نیستند. این کتاب به تأثیر نویسندگانی مانند سروانتس، فلوبر، کافکا و بروخ بر هنر رمان پرداخته و بررسی میکند که چگونه آثار آنها مسیر تحول این ژانر را شکل دادهاند. عنوان “هنر رمان” برگرفته از “هنر فوگ”، اثر برجستهی یوهان سباستیان باخ است که در آن، باخ در نهایت آزادی، بدون محدودیتهای رایج، تمامی ظرفیتهای فوگ را به نمایش گذاشت. کوندرا نیز در این کتاب تلاش کرده نشان دهد که رمان، فراتر از داستانسرایی، میتواند عرصهای برای بیان تفکرات فلسفی، اجتماعی و روانشناختی باشد. این اثر نهتنها برای علاقهمندان به ادبیات، بلکه برای پژوهشگران و نویسندگان، منبعی ارزشمند است که به بررسی ساختار، عملکرد و نقش رمان در تاریخ ادبیات میپردازد.