دانلود پی دی اف کتاب موزه بی گناهی اورهان پاموک PDF

به محض اینکه رابطه عاشقانه میان کمال و فوسون شکل می‌گیرد و عمیق‌تر می‌شود، کمال به تدریج احساس می‌کند که فاصله و شکافی عمیق میان او و زندگی غرب‌گرایانه‌ی طبقه بورژوای استانبول ایجاد شده است. این شکاف فکری و عاطفی به قدری گسترده می‌شود که جهانی که خود کمال با علاقه و شیفتگی از مهمانی‌ها، باشگاه‌های شبانه، رستوران‌های شیک و بناهای عظیم آن سخن می‌گفت و خود را بخشی از آن می‌دانست، حالا برایش کاملاً ناآشنا و بیگانه می‌شود. این ازخودبیگانگی تا جایی پیش می‌رود که در نهایت، کمال تصمیم می‌گیرد نامزدی‌اش با سیبل را به هم بزند. اما این تصمیم برای او به قیمت گزافی تمام می‌شود، چرا که برای گرفتن این تصمیم، او دیگر دیر اقدام کرده است و عشقی که می‌توانست سرچشمه زندگی او باشد، به سرچشمه‌ای از رنج و وسواس تبدیل می‌شود و مسیری پر از حسرت و تنهایی را پیش رویش قرار می‌دهد.

اگر می‌دانستم آن لحظه، شادترین لحظه زندگی‌ام خواهد بود، هیچ‌وقت آن را به دست باد نمی‌دادم. در آن ثانیه کوتاه، تمام وجودم از یک آرامش عمیق و یک حس طلایی سرشار شد، گویی روحم از هر گناه و جزا و پشیمانی رها شده بود و معصومیتی ناب وجودم را در بر گرفته بود. شادمانی‌ای که شاید فقط چند ثانیه بیشتر طول نکشید، اما برای من به اندازه ساعت‌ها و سال‌ها در دل و جانم ماندگار شد. آن لحظه، یک نقطه عطف در زمان بود؛ روز دوشنبه ۲۶ می ۱۹۷۵، چند لحظه مانده به ساعت سه، وقتی که گویی تمام جهان در آن شادی ناب متوقف شد و ما از بار سنگین گناه و حسرت نجات پیدا کردیم.

کتاب «موزه‌ی معصومیت» نوشته اورهان پاموک، یک رمان عمیق و چندلایه است که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد و داستان عشقی وسواس‌گونه و تراژیک را در شهر استانبول به تصویر می‌کشد. این کتاب، روایتگر زندگی کمال، مردی ثروتمند و از طبقه اشرافی، است که در سال ۱۹۷۵ به طور اتفاقی عاشق فوسون، دختری زیبا و از طبقه پایین جامعه می‌شود. پس از یک رابطه کوتاه و از دست دادن فوسون، کمال به مدت سال‌ها به جمع‌آوری اشیاء و یادگاری‌هایی می‌پردازد که هر یک به نوعی به فوسون مربوط بوده است؛ از سنجاق سر و ته سیگار گرفته تا لباس و عکس‌های او. این رمان فراتر از یک داستان عاشقانه، به بررسی تقابل سنت و مدرنیته در استانبول، ماهیت حافظه و نقش اشیاء در حفظ خاطرات می‌پردازد. نکته منحصربه‌فرد این اثر آن است که پاموک یک موزه واقعی با همین نام در استانبول تأسیس کرده است که تمام اشیاء ذکر شده در رمان در آن به نمایش گذاشته شده‌اند و این امر، مرز میان واقعیت و داستان را از بین می‌برد.