دانلود پی دی اف کتاب دشمنان آیساک باشویس سینگر PDF

بررسی کتاب دشمنان آیساک باشویس سینگر :

نویسنده به جای روایت مستقیم از فجایع جنگ، با به تصویر کشیدن رفتارها و دنیای درونی مهاجران، از زاویه‌ای جدید به جنگ و تبعات آن پرداخته است. او با نگاهی متفاوت، تاثیرات عمیق جنگ بر روان و زندگی مهاجران را به نمایش می‌گذارد و نشان می‌دهد که چگونه زخم‌های جنگ حتی در آرام‌ترین لحظات زندگی نیز حضور دارند. در هر لحظه از این رمان، خواننده با حس انتظار و تنش همراه است. نویسنده به شکلی هنرمندانه، با هر خط و جمله‌ای، خواننده را به نقطه‌ای نزدیک‌تر به پایان ماجرایی می‌برد که بارها و بارها، چه در طول داستان و چه در خاطرات روایت شده توسط شخصیت‌ها، تجربه شده است. این حس انتظار و تنش، نشان‌دهنده‌ی تاثیرات عمیق و بلندمدت جنگ بر ذهن و روان شخصیت‌هاست. این داستان نه تنها به بررسی فجایع جنگ و تبعات آن می‌پردازد، بلکه به تاثیرات روانی و عاطفی آن بر مهاجران و نجات‌یافتگان نیز توجه دارد. نویسنده با توصیفات دقیق و جزئیات فراوان، دنیایی واقعی و ملموس از زندگی مهاجران و تجربه‌های آنان خلق کرده است. این رمان با ترکیب عناصر واقع‌گرایانه و احساسی، خواننده را به تفکر و تأمل درباره‌ی تأثیرات جنگ بر زندگی انسان‌ها و روابط انسانی دعوت می‌کند. نویسنده با استفاده از شخصیت‌های واقعی و توصیف‌های دقیق، به خواننده امکان می‌دهد تا با داستان‌ها و تجربه‌های آنان همدردی کند و به عمق مشکلات و چالش‌های ناشی از جنگ پی ببرد. این داستان با هر صفحه، خواننده را بیشتر به دنیای تاریک و پیچیده‌ی مهاجران نزدیک می‌کند و تجربه‌های آنان را با تمام وجود احساس می‌کند.

بخشی از کتاب دشمنان آیساک باشویس سینگر :

هرمان برودر غلطی زد و یک چشمش را گشود. در عالم خواب و بیداری نمی‌توانست تشخیص دهد کجاست، در تسیوکیف، یا در اردوی آلمانی ها؟ حتی لحظه‌ای خود را مخفی در انبار کاه در لیپک تصور کرد. این مکان‌ها هرچند گاهی در ذهن او به هم می‌آمیختند. می‌دانست در بروکلین است اما صدای فریاد نازی‌ها را می‌شنید. آنها سرنیزه را در کاه فرو می‌کردند تا او را خارج کنند و او خود را بیشتر و بیشتر میان کاه‌ها پنهان می‌کرد. تیغه سرنیزه‌ای سرش را لمس کرد. بیداری کامل نیاز به اراده داشت. “کافی است!” این را گفت و نشست. روز به نیمه رسیده بود. یادویگا مدتی بود که لباس پوشیده بود. چشمش به تصویر خود در آینه دیواری مقابل تخت افتاد. صورت تکیده، چند تار موی باقیمانده که زمانی سرخ بود، اینک به زردی زده یا چند تار خاکستری در میان چشمان آبی با نفوذی ملایم، زیر ابروهای آشفته، دماغی باریک، گونه‌های آویزان و لب‌های نازک.

اطلاعاتی درباره کتاب دشمنان آیساک باشویس سینگر :

کتاب “دشمنان: یک داستان عاشقانه” نوشته آیساک باشویس سینگر، یکی از آثار برجسته و مشهور این نویسنده لهستانی-آمریکایی است. این کتاب در سال ۱۹۶۶ به زبان ییدیش نوشته شده و در سال ۱۹۷۲ با نظارت خود نویسنده به انگلیسی ترجمه شده است. داستان این کتاب درباره مردی به نام هرمان برودر است که پس از نجات از یکی از اردوگاه‌های نازی در جنگ جهانی دوم، به آمریکا مهاجرت می‌کند. هرمان که همسر و فرزندانش را از دست داده، در نیویورک با سه زن درگیر می‌شود: یادویگا، رعیتی لهستانی که او را از چشم نازی‌ها پنهان کرد؛ ماشا، عشق واقعی و زیباروی او؛ و تامارا، همسر اولش که به شکل معجزه‌آسایی از مرگ نجات یافته است. این رمان به بررسی تأثیرات بلندمدت هولوکاست بر روان و زندگی نجات‌یافتگان می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه گذشته تاریک و دردناک می‌تواند بر زندگی روزمره و روابط انسانی تأثیر بگذارد. سینگر در این کتاب به محکوم‌کردن نازیسم و مظلومیت قوم یهود بسنده نمی‌کند و به نکات عام‌تری می‌پردازد. او به کاوش در شخصیت قربانیان این فاجعه می‌پردازد و این پرسش را در ذهن خواننده بیدار می‌کند که چگونه و به چه علت انسان به مرحله‌ای می‌رسد که می‌تواند دست به جنایات هولناک بزند. این کتاب توسط احمد پوری به فارسی ترجمه شده و توسط نشر نیماژ منتشر شده است. “دشمنان” داستانی جذاب و پرحادثه است که چهره‌ی جنگ و بازتاب آن در زندگی انسان‌ها را به تصویر می‌کشد و به بررسی روابط انسانی و چالش‌های روانی و اجتماعی نجات‌یافتگان هولوکاست می‌پردازد.