دانلود پی دی اف کتاب منشا آگاهی در فروپاشی ذهن دوساحتی جولین جینز PDF


در حال بارگذاری
تاریخ انتشار
۲۱ بهمن ۱۴۰۲
نوع فایل
PDF
حجم فایل
15MB
تعداد صفحات
دسته بندی
تعداد بازدید
16 بازدید
۲۵,۰۰۰ تومان

دانلود پی دی اف کتاب منشا آگاهی در فروپاشی ذهن دوساحتی جولین جینز PDF

وب سایت جروه لند اینبار معرفی و دانلود کتاب منشا آگاهی در فروپاشی ذهن دوساحتی جولین جینز را با بهترین کیفیت برای شما آماده کرده است. کتاب «منشأ آگاهی در فروپاشی ذهن دوساحتی» نوشته‌ی جولین جینز، یکی از آثار برجسته و بحث‌برانگیز در حوزه‌ی روان‌شناسی، علوم شناختی و فلسفه‌ی ذهن به‌شمار می‌رود. این اثر که نخستین‌بار در سال ۱۹۷۶ منتشر شد، با نگاهی نوآورانه و جسورانه، به بررسی خاستگاه آگاهی انسان می‌پردازد و نظریه‌ای بنیادین را مطرح می‌کند که دیدگاه‌های سنتی درباره‌ی ذهن و آگاهی را به چالش می‌کشد. جینز در این کتاب استدلال می‌کند که آگاهی، برخلاف تصور رایج، ویژگی ذاتی و همیشگی انسان نبوده است. او معتقد است که ذهن انسان در گذشته‌ای نه‌چندان دور—حدود سه هزار سال پیش—ساختاری متفاوت داشته که او آن را «ذهن دوساحتی» می‌نامد. در این ساختار ذهنی، انسان‌ها به‌جای داشتن آگاهی خودآگاه امروزی، تحت تأثیر صداهایی درونی بودند که آن‌ها را به انجام کارها هدایت می‌کردند؛ صداهایی که اغلب به‌عنوان صدای خدایان یا فرمان‌های الهی تعبیر می‌شدند. به باور جینز، این صداهای درونی، بازتابی از عملکرد نیم‌کره‌ی راست مغز بودند که در قالب دستورات کلامی به نیم‌کره‌ی چپ منتقل می‌شدند. با فروپاشی این ساختار ذهنی و شکل‌گیری زبان استعاری و پیچیده‌تر، انسان به تدریج به آگاهی خودآگاه دست یافت—آگاهی‌ای که بر پایه‌ی زبان، حافظه، و بازنمایی ذهنی از خود و جهان شکل گرفت. این کتاب در سه بخش اصلی تنظیم شده است: «ذهن انسان»، «گواه تاریخ»، و «بقایای ذهن دوساحتی در جهان مدرن». جینز در این بخش‌ها، با بهره‌گیری از شواهد تاریخی، اسطوره‌شناسی، زبان‌شناسی و روان‌پزشکی، نظریه‌ی خود را بسط می‌دهد و نشان می‌دهد که بقایای ذهن دوساحتی هنوز هم در برخی پدیده‌های روانی مانند اسکیزوفرنی، تجربه‌های دینی یا الهام‌های شاعرانه قابل مشاهده‌اند. «منشأ آگاهی در فروپاشی ذهن دوساحتی» اثری است که نه‌تنها مرزهای دانش را گسترش می‌دهد، بلکه خواننده را به بازاندیشی در باب چیستی آگاهی، نقش زبان، و تحول ذهن انسان در طول تاریخ دعوت می‌کند. این کتاب، با وجود پیچیدگی نظری، به‌واسطه‌ی نثر روشن و ساختار منسجمش، یکی از آثار ماندگار در مطالعات میان‌رشته‌ای ذهن و فرهنگ محسوب می‌شود.

هدف کلی کتاب منشا آگاهی در فروپاشی ذهن دوساحتی جولین جینز :

هدف کلی کتاب «منشأ آگاهی در فروپاشی ذهن دوساحتی» نوشته‌ی جولین جینز، ارائه‌ی نظریه‌ای نوآورانه درباره‌ی خاستگاه آگاهی انسانی و چگونگی شکل‌گیری آن در طول تاریخ است. جینز در این اثر استدلال می‌کند که آگاهی، برخلاف تصور رایج، ویژگی ذاتی و همیشگی انسان نبوده، بلکه پدیده‌ای نسبتاً جدید و حاصل تحولات فرهنگی، زبانی و اجتماعی در حدود سه هزار سال پیش است. او با معرفی مفهوم «ذهن دوساحتی»، توضیح می‌دهد که انسان‌های باستان به‌جای داشتن آگاهی خودآگاه امروزی، تحت تأثیر صداهای درونی‌ای بودند که آن‌ها را به‌عنوان فرمان‌های خدایان تعبیر می‌کردند. این ساختار ذهنی، به‌تدریج و در پی فروپاشی نظام‌های اجتماعی و زبانی پیشین، جای خود را به آگاهی پیچیده‌ی امروزی داد. بنابراین، هدف اصلی کتاب، بازاندیشی در چیستی آگاهی و ارائه‌ی مدلی تاریخی-روان‌شناختی برای توضیح آن است—مدلی که ذهن انسان را نه محصول صرف تکامل زیستی، بلکه نتیجه‌ی تعامل پیچیده‌ی زبان، فرهنگ و تجربه‌ی تاریخی می‌داند.

بررسی کتاب منشا آگاهی در فروپاشی ذهن دوساحتی جولین جینز :

جولیان جینز در کتاب تأثیرگذار خود «منشأ آگاهی در فروپاشی ذهن دوساحتی»، با نگاهی نوآورانه و جسورانه به بررسی ساختار ذهن انسان‌های باستان می‌پردازد. او با تحلیل متون کهن، اسطوره‌ها و شواهد تاریخی، این فرضیه را مطرح می‌کند که انسان‌های پیشا‌آگاه، به‌جای داشتن آگاهی خودآگاه امروزی، صداهایی درونی را تجربه می‌کردند که آن‌ها را به‌عنوان فرمان‌هایی از سوی خدایان تعبیر می‌نمودند. این صداها، در واقع بازتابی از عملکرد مغز در ساختاری متفاوت بودند که جینز آن را «ذهن دوساحتی» می‌نامد. در این ساختار ذهنی، مغز انسان به دو بخش مجزا تقسیم می‌شد: یک بخش که فرمان‌ها را تولید می‌کرد—مانند صدایی که در موقعیت‌های بحرانی یا تصمیم‌گیری شنیده می‌شد—و بخش دیگر که این فرمان‌ها را بدون تحلیل یا تأمل، اطاعت می‌کرد. به‌عبارت دیگر، انسان‌های باستان فاقد آگاهی درونی‌شده یا خودآگاهی بودند و رفتارهایشان بیشتر بر اساس واکنش به این صداهای درونی شکل می‌گرفت. جینز با معرفی مفهوم ذهن دوساحتی، نشان می‌دهد که ذهن انسان در گذشته نه‌تنها ساختاری متفاوت داشته، بلکه عملکرد آن نیز بر پایه‌ی دو حالت متمایز بوده است: یکی حالت تجربه‌ی مستقیم احساسات، هیجانات و واکنش‌های حسی، و دیگری حالت فرمان‌پذیری و اجرای دستورات بدون تحلیل منطقی. او معتقد است که فروپاشی این ساختار و گذار به آگاهی خودآگاه، نقطه‌ی عطفی در تاریخ ذهن بشر بوده که همزمان با تحولات زبانی، فرهنگی و اجتماعی رخ داده است. این نظریه، با وجود جنجال‌برانگیز بودن، افق‌های تازه‌ای را در درک ماهیت آگاهی، نقش زبان در شکل‌گیری ذهن، و تحول روان انسان در طول تاریخ گشوده است.

بخشی از کتاب منشا آگاهی در فروپاشی ذهن دوساحتی جولین جینز :

تفاوت میان آنچه دیگران از ما می‌دانند و آنچه ما در درون خود احساس می‌کنیم، حقیقتی انکارناپذیر و بنیادین در تجربه‌ی انسانی است. این شکاف میان ظاهر و باطن، میان رفتار بیرونی و گفت‌وگوهای درونی، جایی است که ذهن ما در آن به بازسازی واقعیت می‌پردازد—واقعیتی که نه صرفاً از طبیعت بیرونی، بلکه از خیال، حافظه، ترس‌ها و امیدها ساخته شده است. در ذهن خود، با کسانی که ما را نمی‌شناسند گفت‌وگو می‌کنیم، از گذشته‌مان دفاع می‌کنیم یا بابت آن پوزش می‌طلبیم، و در این میان، جهانی درونی می‌سازیم که با جهان بیرونی تفاوتی بنیادین دارد. این پرسش که چگونه تجربه‌های زودگذر و شخصی ما با نظامی هماهنگ می‌شود که طبیعت و شناخت را در بر گرفته، از دیرباز ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. از همان زمانی که آگاهی در انسان پدید آمد، انسان نیز به آگاهی از آگاهی دست یافت و در هر دوره‌ای، با زبان و مفاهیم زمانه‌ی خود، کوشید تا آن را توصیف کند. در یونان باستان، در عصری که کار و زحمت بر دوش بردگان بود، آگاهی به‌مثابه‌ی آزادی شهروندانی تلقی می‌شد که بی‌دغدغه در شهر پرسه می‌زدند. هراکلیتوس، فیلسوف ژرف‌اندیش آن دوران، آگاهی را فضایی بی‌کران می‌دانست که حتی با پیمودن همه‌ی مسیرهایش، باز هم نمی‌توان به کنه آن دست یافت. هزار سال بعد، آگوستین در دل تپه‌های پرغار کارتاژ، از «بلندای خیال» و از «دشت‌ها و غارها و شکاف‌های حافظه» سخن گفت و شگفتی خود را از گستره‌ی ذهن انسانی ابراز کرد. این‌ها همه نشان می‌دهد که ذهن انسان، جهان را نه فقط از طریق داده‌های حسی، بلکه از راه استعاره، تخیل و بازنمایی‌های درونی درک می‌کند. ذهن، جهانی می‌سازد که در آن واقعیت و خیال، گذشته و حال، خود و دیگری، در هم تنیده‌اند—جهانی که در آن، آگاهی نه یک داده‌ی ثابت، بلکه تجربه‌ای زنده و در حال تحول است.

فهرست مطالب کتاب منشا آگاهی در فروپاشی ذهن دوساحتی جولین جینز :

  • فصل اول : آگاهی از آگاهی
  • فصل دوم : آگاهی
  • فصل سوم : ذهن ایلیاد
  • و …

اطلاعاتی درباره کتاب منشا آگاهی در فروپاشی ذهن دوساحتی جولین جینز :

کتاب «منشأ آگاهی در فروپاشی ذهن دوساحتی» نوشته‌ی جولین جینز، یکی از آثار برجسته و جنجالی در حوزه‌ی روان‌شناسی، فلسفه ذهن و علوم شناختی است که نخستین‌بار در سال ۱۹۷۶ منتشر شد. این کتاب با ترجمه‌ی سعید همایونی و توسط نشر نی در ایران منتشر شده است. جینز در این اثر نظریه‌ای بدیع و بحث‌برانگیز مطرح می‌کند: او معتقد است که آگاهی انسان پدیده‌ای تازه‌پدید است و برخلاف تصور رایج، از آغاز با انسان همراه نبوده است. به باور او، انسان‌های باستانی ساختاری ذهنی متفاوتی داشته‌اند که او آن را «ذهن دوساحتی» می‌نامد. در این ساختار، انسان‌ها به‌جای داشتن آگاهی خودآگاه امروزی، صداهایی درونی را می‌شنیدند که آن‌ها را به‌عنوان فرمان‌های خدایان تعبیر می‌کردند. این صداها، به‌زعم جینز، بازتابی از عملکرد نیم‌کره‌ی راست مغز بودند که به نیم‌کره‌ی چپ منتقل می‌شدند و به‌صورت دستورات کلامی ظاهر می‌شدند. این اثر، با وجود پیچیدگی نظری، به‌واسطه‌ی نثر روشن و ساختار منسجمش، یکی از آثار ماندگار در مطالعات میان‌رشته‌ای ذهن، زبان و فرهنگ محسوب می‌شود. جینز با بهره‌گیری از شواهد تاریخی، روان‌پزشکی، اسطوره‌شناسی و زبان‌شناسی، خواننده را به بازاندیشی در باب چیستی آگاهی و تحول ذهن انسان دعوت می‌کند.

خاستگاه آگاهی در فروپاشی ذهن دوجایگاهی pdf

خلاصه کتاب خاستگاه آگاهی در فروپاشی ذهن دوجایگاهی

نقد کتاب منشا آگاهی

دانلود کتاب منشا آگاهی در فروپاشی ذهن دو ساحتی

خاستگاه اگاهی در فروپاشی ذهن دوجایگاهی خرید

 

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.