توجه: برخی از فایل های جزوه لند توسط کاربران بارگذاری می شود، جزوه لند هیچگونه مسئولیتی در قبال فایل های انتشار شده که حق نشر در آن ها نقض شده است را ندارد، در صورت مشاهده اینگونه فایل ها لطفا با پشتیبانی تلگرام ارتباط برقرار کنید تا فایل مربوطه در سریع ترین زمان حذف شود.
وب سایت جروه لند اینبار معرفی و دانلود کتاب اسفار کاتبان ابوتراب خسروی را با بهترین کیفیت برای شما آماده کرده است. رمان «اسفار کاتبان» نخستین جلد از سهگانهی ابوتراب خسروی، اثری تأملبرانگیز و چندلایه است که با نگاهی عمیق به مفاهیم هویت، ایمان و تنوع فرهنگی، داستانی متفاوت را روایت میکند. در این رمان، سعید، جوانی مسلمان، و اقلیما، دختری یهودی، در مسیر پژوهشی مشترک دربارهی قدیسین و تأثیر آنها بر رفتارهای اجتماعی، به یکدیگر نزدیک میشوند. این نزدیکی، فراتر از یک رابطهی ساده، بستری برای گفتوگوی میانفرهنگی و درک متقابل فراهم میآورد؛ جایی که تفاوتهای مذهبی نه مانع، بلکه زمینهای برای شناخت عمیقتر میشوند. خسروی با بهرهگیری از ساختار روایی چندلایه و حرکت موازی روایتها، فضایی خلق میکند که خواننده را به درون پیچیدگیهای ذهنی و اجتماعی شخصیتها میبرد. این تکنیک روایی، نهتنها به غنای داستان میافزاید، بلکه آن را به نمونهای شاخص از ادبیات مدرن ایران بدل میسازد. او که از شاگردان غلامحسین ساعدی (گلشیری) بوده، با الهام از سنتهای ادبیات کلاسیک فارسی، تلاش میکند تا پیوندی میان گذشتهی ادبی و دغدغههای معاصر برقرار کند—تلاشی برای احیای ارزشهایی که در هیاهوی مدرنیته و رسانهها رو به فراموشی رفتهاند. زبان خسروی در این رمان، آمیختهای از زیبایی شاعرانه و دقت توصیفی است؛ زبانی که نهتنها فضاها را ملموس میسازد، بلکه لایههای پنهان شخصیتها را نیز آشکار میکند. موضوع تحقیق دربارهی قدیسین، بهانهای است برای پرداختن به نقش دین و معنویت در زندگی انسان معاصر—نقشی که گاه الهامبخش است و گاه چالشبرانگیز. شخصیتهای داستان با مسائل اخلاقی، اجتماعی و هویتی روبهرو میشوند که آنها را وادار به بازاندیشی در باورها و جایگاه خود در جامعه میکند. در نهایت، «اسفار کاتبان» نهفقط داستانی دربارهی دو جوان از دو فرهنگ متفاوت، بلکه روایتی از ایران معاصر است—ایرانی که در آن تفاوتها میتوانند به گفتوگو، همدلی و حتی عشق منجر شوند، یا در غیاب درک متقابل، به سوءتفاهم و گسست. این رمان، دعوتی است به تأمل در مرزهای ایمان، هویت و انسانیت.
هدف کلی کتاب اسفار کاتبان ابوتراب خسروی :
هدف کلی رمان «اسفار کاتبان» نوشتهی ابوتراب خسروی، بازاندیشی در مفاهیم هویت، ایمان، تاریخ و روایت است؛ آنهم از خلال ساختاری پستمدرن، چندلایه و متکی بر متون کهن ایرانی و دینی. این رمان با بهرهگیری از روایتهای موازی، زبانهای متنوع و ارجاع به متون کلاسیک مانند قرآن، اوستا، تذکرهالاولیا و تلمود، تلاش میکند تا پیوندی میان سنت و مدرنیته، اسطوره و واقعیت، و فرد و جامعه برقرار کند. در بطن داستان، رابطهی میان سعید (دانشجوی مسلمان) و اقلیما (دانشجوی یهودی) بهعنوان محور اصلی روایت، بستری برای بررسی تنشهای فرهنگی، مذهبی و اجتماعی فراهم میآورد. این رابطه، در کنار روایتهای فرعی متعدد، بهانهای است برای طرح پرسشهایی بنیادین دربارهی نقش قداست، سرنوشت، و قدرت در شکلگیری جوامع انسانی. در نهایت، هدف خسروی از نگارش این اثر، نهفقط خلق یک داستان عاشقانه یا تاریخی، بلکه ارائهی تجربهای ادبی است که خواننده را به چالش میکشد تا در مرز میان واقعیت و خیال، گذشته و حال، و ایمان و تردید حرکت کند. «اسفار کاتبان» تلاشی است برای بازتعریف روایت در ادبیات فارسی معاصر، با زبانی چندصدایی و ساختاری کهنهگرا و نوگرا بهطور همزمان.
بررسی کتاب اسفار کاتبان ابوتراب خسروی :
رمان «اسفار کاتبان» حاصل شش سال تلاش پیوستهی ابوتراب خسروی، نویسندهی برجستهی معاصر ایرانی است که با سبک منحصربهفرد و زبان خاص خود، جایگاهی ممتاز در ادبیات داستانی ایران بهدست آورده است. این اثر در سال ۱۳۷۹ بهعنوان بهترین رمان سال شناخته شد و موفق به دریافت جایزهی مهرگان ادب گردید. ساختار پیچیده، روایتهای چندلایه و زبان غنی آن، توجه بسیاری از منتقدان و خوانندگان جدی ادبیات را به خود جلب کرده است. «اسفار کاتبان» با بهرهگیری از سه روایت موازی، داستانی چندوجهی را پیش میبرد که در آن عناصر اسطورهای، دینی و تاریخی در هم تنیده شدهاند. خسروی با الهام از متون کهن فارسی همچون تذکرهالاولیا، قرآن و اوستا، تلاش کرده تا شیوهای نو در روایتگری خلق کند—روایتی که هم ریشه در سنت دارد و هم افقهای تازهای در ادبیات مدرن میگشاید. هوشنگ گلشیری، نویسنده و منتقد نامدار، در همان سال انتشار رمان در نشریهی دنا تأکید کرده بود که نویسندگان ایرانی میتوانند همانند نویسندگان آمریکای لاتین، سبک و زبان خاص خود را بیافرینند. او معتقد بود که بازگشت خلاقانه به متون کلاسیک میتواند بستری برای خلق داستانهایی نو و تأثیرگذار فراهم آورد—باوری که در آثار خسروی بهخوبی تجلی یافته است. شیوهی روایت مقطعی و تکهتکهی این رمان، که در آن قطعات مختلف در کنار هم قرار میگیرند تا کلیتی منسجم و شاعرانه بسازند، از ویژگیهای بارز سبک خسروی است. او با تأسی از آموزههای استادش، گلشیری، فضایی پستمدرن و در عین حال جادویی خلق کرده که خواننده را به سفری ذهنی و معنوی در دل تاریخ، اسطوره و هویت ایرانی میبرد.
بخشی از کتاب اسفار کاتبان ابوتراب خسروی :
در آستانهی یکی از درهای ششگانه ایستادم و گفتم: «در متنی که خواندید، یکی از ویژگیهای بارز رفتار قدیسان بهخوبی نمایان است؛ آنها با اعمال خود، نوعی قدرت معنوی را تثبیت میکنند تا مخاطبان را وادار به باور و پیروی کنند.» سپس برایش از «تاریخ منصوری» گفتم—رسالهای که به شرح یک فاجعهی تاریخی میپردازد—و نتیجه گرفتم که قدیسان در پی اصلاح جامعهاند، اما این اصلاح از مسیر قداستی میگذرد که لزوماً توانایی تغییر واقعی را ندارد. برای او توضیح دادم که در «مصادیق الآثار»، داستانی از تقدیری روایت میشود که توسط قدیسی به نام خواجه کاشفالاسرار پیشبینی شده است؛ تقدیری که تمام عوامل برای تحقق آن بهتدریج فراهم میشوند. اما آنچه برای من اهمیت داشت، این بود که آن قدیس شاید تنها به بخشی از شکل آن تقدیر آگاه بوده، بیآنکه بداند روایت آن تقدیر، در واقع رمزگشایی از یک قاعدهی کلی است. اقلیما از جزئیات آن واقعه بیخبر بود، و من باید برایش توضیح میدادم که پدر، کابوسهایی میدیده که کلمات رسالهی منصوری، بذر شکلگیری آنها بودهاند. او آن رؤیاها را ثبت میکرد و بهنوعی خود، جزئی از همان واقعهای میشد که در رساله آمده است. همانطور که پدر نوشته بود: کلمات روایت مثل گیاهان میرویند—هرچند آنچه مینوشت، دقیقاً بازتاب وقایع مکتوب نبود، بلکه وقایع دیگری نیز بر آن افزوده شده بودند. پدر خود را موظف به نوشتن میدانست؛ گویی نویسندهی وقایعی بود که نه فقط از تاریخ منصوری، بلکه از تجربهی زیستهی خودش سرچشمه میگرفت. او میگفت آنچه مینویسد، بازنویسی تاریخ نیست، بلکه بازتابی است از آنچه واقعاً از سر گذرانده است.
اطلاعاتی درباره کتاب اسفار کاتبان ابوتراب خسروی :
رمان «اسفار کاتبان» نوشتهی ابوتراب خسروی، یکی از آثار شاخص و پیچیدهی ادبیات معاصر ایران است که در سال ۱۳۷۹ منتشر شد و موفق به دریافت جایزهی مهرگان ادب گردید. این اثر حاصل شش سال تلاش نویسنده است و بهعنوان نخستین جلد از سهگانهی او، تجربهای نو در روایتپردازی، زبان و ساختار ادبیات فارسی ارائه میدهد. داستان با سه خط روایی در همتنیده پیش میرود که در آن سعید، دانشجوی مسلمان رشتهی جامعهشناسی، و اقلیما، همکلاسی یهودیاش، در قالب تحقیقی مشترک دربارهی مفهوم قدیسان و نقش آنان در شکلگیری رفتارهای اجتماعی، وارد سفری فکری و احساسی میشوند. در بطن این پژوهش، رابطهای میان فرهنگی شکل میگیرد که نهتنها بستری برای بررسی تفاوتها و اشتراکات اعتقادی است، بلکه واکنشی شاعرانه به چالشهای هویتی در جامعهای چندفرهنگی محسوب میشود. در کنار این روایت، داستانی از گذشته در قالب رسالهای به نام «مصادیقالآثار» بازگو میشود که به خواجه کاشفالاسرار و پیشگویی او دربارهی یک تقدیر میپردازد؛ رسالهای که پدر سعید در مقام کاتب آن، مرز میان خواب و بیداری را درمینوردد و به واسطهی کابوسهایش، خود را جزئی از آن وقایع میبیند. خط سومی نیز دربارهی شدرک قدیس روایت میشود که از دل اسطوره و تاریخ عبری به ایران آمده و روایتش با خاطرات مادربزرگ اقلیما تلاقی مییابد. خسروی با بهرهگیری از متونی چون قرآن، اوستا، تذکرهالاولیا و تلمود، در کنار نثری چندلایه و زمانبندی غیرخطی، دنیایی پستمدرن خلق میکند که در آن تجربهی زیسته، اسطوره، سیاست، و معنویت به شیوهای تلفیقی بازتاب مییابند. زبان در «اسفار کاتبان» گاه کلاسیک، گاه شاعرانه و گاه مدرن است؛ چیزی میان آیینهی سنت و پژواک دغدغههای امروزین. ابوتراب خسروی، با تأثیر از استادش هوشنگ گلشیری، و با نگرشی میاننسلی، کوشیده است پیوندی زنده میان ادبیات گذشته و ضرورتهای روایت مدرن برقرار سازد. رمان او نهتنها خوانشی متفاوت از موضوعاتی همچون سرنوشت، ایمان و اقتدار قدسی است، بلکه بهنوعی نوعی بازتاب تجربهی زیستی انسان ایرانی در جهان متکثر و بحرانزدهی معاصر نیز به شمار میرود. «اسفار کاتبان» با روایتی تودرتو و زبانی خلاقانه، خواننده را به تأمل در مرزهای واقعیت و خیال، تاریخ و اسطوره، و فردیت و جمع میکشاند—روایتی که همچون خود کاتبان، هم حامل است و هم خالق.