دانلود پی دی اف کتاب زن در هم شکسته سیمون دوبووار PDF

هدف کلی کتاب «زن درهم‌شکسته» اثر سیمون دوبووار، که مجموعه‌ای از سه داستان کوتاه است، نقد عمیق و روانکاوانه‌ی وضعیت زنان میانسالی است که هویت و معنای زندگی خود را صرفاً از طریق نقش‌های سنتی خود، یعنی همسر بودن و مادر بودن، تعریف کرده‌اند و با فرارسیدن میانسالی و به چالش کشیده شدن این نقش‌ها (مانند خیانت همسر، استقلال فرزندان یا فشارهای پیری)، دچار فروپاشی هویتی و بحران وجودی می‌شوند؛ به طور خاص، داستان «زن درهم‌شکسته» هدفش نمایش آسیب‌پذیری زنی چون مونیک است که با آگاهی از خیانت همسرش و عدم تمایل او به ترک معشوقه‌اش، تمام ساختارهای زندگی عاطفی‌اش فرو می‌ریزد و مجبور می‌شود با افسردگی، خشم و حسادت ناشی از تهی شدن هویت خود مواجه شود و نشان دهد که چگونه تکیه صرف بر دیگری برای تعریف هویت، زن را به یک «موجود شکسته» تبدیل می‌کند.

«سن رازپوشی» به روایت زندگی مشترک زن و شوهری سالخورده می‌پردازد که در طول تمام سالیان حیات خود، با آرمان‌هایی بزرگ و اهدافی متعالی زندگی کرده و ارزش‌های خاصی را دنبال نموده‌اند، اما اکنون در واپسین سال‌های عمرشان، با مشاهده زندگی پسرشان که پس از ازدواج، آشکارا به تمامی آن اصول و آرمان‌های بلندمدت خانوادگی پشت پا زده و مسیر متفاوتی را در پیش گرفته است، دچار سرخوردگی و یأس عمیقی می‌شوند؛ این سرخوردگی عاطفی، در کنار اضطراب‌ها و نگرانی‌های طبیعی دوران پیری و افول جسمانی، چنان فشار روحی بزرگی را بر آن‌ها وارد می‌کند که توان و رمق را از تنشان گرفته و آن‌ها را به ورطه فرسودگی و ناامیدی کشانده است.

داستان کتاب «زن درهم‌شکسته» اثر سیمون دوبووار، از زاویه دید شخصیت مونیک روایت می‌شود و ساختار آن به دو بخش محوری تقسیم می‌گردد؛ در بخش نخست، مونیک با لحنی مملو از رضایت و خوشبختی، به توصیف زندگی عاشقانه و آرام خود در کنار همسرش می‌پردازد و خود را زنی کاملاً راضی و خوشبخت معرفی می‌کند که تمام هستی و هدف زندگی‌اش را در خدمت و وقف شوهر و فرزندانش تعریف کرده است، اما بخش دوم کتاب، آغاز دگرگونی کامل و فروپاشی این زندگی به ظاهر ایده‌آل است؛ جایی که مونیک پس از آگاهی از خیانت همسرش، وارد مرحله‌ای عمیق از آشفتگی روانی می‌شود و باید با احساسات مخرب و متناقضی چون افسردگی عمیق، خشم شدید، و حسادت فلج‌کننده دست‌وپنجه نرم کند و همین امر باعث می‌شود که او به‌تدریج امید و دل‌بستگی خود به زندگی مشترک و آینده‌اش را از دست بدهد.

کتاب «زن درهم‌شکسته» (La Femme Rompue) اثر سیمون دوبووار، نویسنده و فیلسوف اگزیستانسیالیست فرانسوی، مجموعه‌ای از سه داستان کوتاه است که همگی بر محور بحران‌های وجودی، عاطفی و هویتی زنان میانسال تمرکز دارند و به طور خاص به نقد نقش‌های سنتی زنان در جامعه می‌پردازد؛ داستان‌های این مجموعه شامل «سن رازپوشی»، «مونولوگ» و داستان اصلی «زن درهم‌شکسته» است، که داستان «زن درهم‌شکسته» از دیدگاه شخصیت مونیک روایت می‌شود و به دو بخش محوری تقسیم می‌گردد: در بخش اول، مونیک زندگی خود را به‌عنوان زنی خوشبخت و کاملاً راضی توصیف می‌کند که تمام وجودش را وقف همسر و فرزندانش کرده است، اما بخش دوم با آگاهی او از خیانت همسرش آغاز می‌شود و به فروپاشی کامل زندگی او و درگیری‌اش با احساسات مخربی چون افسردگی، خشم، حسادت و ناامیدی می‌پردازد؛ داستان «سن رازپوشی» نیز به روایت زندگی زن و شوهری مسن با آرمان‌های والا می‌پردازد که با پشت پا زدن پسرشان به این ارزش‌ها و همچنین اضطراب‌های دوران پیری، از پای درمی‌آیند، در نهایت، هدف کلی این مجموعه، نمایش آسیب‌پذیری و سرخوردگی زنانی است که هویت خود را صرفاً از طریق نقش‌های همسری و مادری تعریف کرده‌اند و با فرارسیدن میانسالی و به چالش کشیده شدن این نقش‌ها، دچار بحران عمیق هویتی و فروپاشی روحی می‌شوند و بدین ترتیب، دوبووار به بررسی پیامدهای مخرب تکیه صرف زن بر دیگری برای تعریف معنای زندگی می‌پردازد.