دانلود پی دی اف کتاب دیوانگی در بروکلین پل استر PDF

پل استر در کتاب «دیوانگی در بروکلین» با قلم دلنشین و تأثیرگذار خود، داستان زندگی ناتان گلس را روایت می‌کند؛ مردی که پس از پشت سر گذاشتن یک زندگی سراسر ناکامی و رنج، به زادگاهش، بروکلین، باز می‌گردد تا آخرین خواسته‌اش را برآورده کند. ناتان که ۵۹ سال پیش در این شهر زاده شده بود، اکنون به بیماری سختی مبتلا شده و پس از تجربه طلاق و ترک شدن توسط فرزندش، تصمیمی بزرگ گرفته است: رقـم زدن یک مرگ آرام و دلخواه برای خود، برخلاف زندگی‌اش که هیچ‌گاه باب میل او نبود. او به بروکلین بازمی‌گردد و در انتظار مرگی که آن را به عنوان آرامش نهایی خود در نظر گرفته، می‌نشیند. اما در کمال تعجب، حتی این‌بار هم ماجراها آن‌طور که ناتان می‌خواهد، پیش نمی‌روند. شهر با تمام سرزندگی و دیوانگی‌اش، او را دوباره به جریان زندگی بازمی‌گرداند و رویدادهای پیش‌بینی‌نشده‌ای برایش رخ می‌دهد. ناتان تصمیم می‌گیرد وقایع و احوالاتش را در قالب کتابی بنویسد؛ تلاشی برای برقراری نظم در آشفتگی و یافتن معنا در اتفاقاتی که قرار بود پایان یک داستان باشند، اما در واقع، آغاز فصل جدیدی از آن هستند. این کتاب، کاووشی عمیق در باب شانس، سرنوشت و قدرت رستگاری ارتباطات انسانی است.

گردنبند روی یک توده پنبه سفید جلوه‌گر بود و مارینا که روی آن خم شده بود، با دیدن شکوهش فوراً رأی خود را صادر کرد و با صدایی دلنشین و به زبان اسپانیولی گفت: «چقدر قشنگ است!» در کنار او، تام تنها با یک تکان سر آرام، حرف او را تأیید کرد؛ گویی از فکر نانسی عزیزش که با دست‌های آسمانی خود این شیء کوچک درخشان را خلق کرده بود، احساساتی شده بود. من گردنبند را برداشتم و به طرف مارینا گرفتم و پیشنهاد دادم: «می‌تونین به گردنتون بندازین تا ببینیم چطوره.» در ابتدا، تنها قصدم همین بود که گردنبند را بر گردنش ببینم. اما به محض اینکه آن شیء ظریف و درخشان را روی پوست قهوه‌ای روشنش، در نخستین ناحیه بالای اولین دکمه باز بلوز فیروزه‌ای‌رنگش قرار داد، نظرم ناگهان و به شکلی عمیق تغییر کرد. در آن لحظه، میلی قوی و ناگهانی در وجودم بیدار شد؛ دیگر نمی‌خواستم فقط آن را بر گردنش ببینم، بلکه با تمام وجود میل داشتم آن را به او هدیه کنم تا برای همیشه به او تعلق داشته باشد.