دانلود پی دی اف کتاب پیرمرد ویلیام فاکن PDF

هدف کلی داستان پیرمرد (The Old Man) ویلیام فاکنر، کاوش در تضاد حماسی میان اراده شکست‌ناپذیر انسان در برابر نیروهای عظیم و بی‌رحم طبیعت است، فاکنر قصد دارد تا با به تصویر کشیدن تلاش‌های بیهوده و در عین حال قهرمانانه مرد زندانی در سیلاب ویرانگر میسیسیپی، نشان دهد که چگونه سرنوشت و بخت بد می‌توانند انسان را در موقعیت‌های متناقضی قرار دهند و چگونه انسان، حتی در سخت‌ترین شرایط و با کمترین آزادی، وظیفه‌اش را در قبال زندگی و هستی به انجام می‌رساند، این داستان در واقع مطالعه‌ای نمادین بر روی مقاومت، محدودیت‌های بشری و مفهوم تضاد میان قانون (قوانین زندان) و طبیعت (قانون سیلاب) است.

داستان پیرمرد (The Old Man) که روایتی نمادین و تلخ از ویلیام فاکنر است، با معرفی یک گروه چهار نفره از زندانیان آغاز می‌شود که شامل یک مرد زندانی، دوست زندانی‌اش و دو زندانی دیگر با خصوصیات ظاهری متفاوت (یکی چاق و دیگری قدبلند) در یک منطقه خاص است، اما این سیلاب مهیب و غافلگیرکننده رودخانه است که شرایطی خاص و منحصر به فرد را برای یکی از آن‌ها، یعنی همان مرد زندانی اصلی داستان، رقم می‌زند، این روایت که مملو از صحنه‌های غم‌بار، تراژیک و سرنوشت‌ساز است، از نظر ساختار دارای یک دایره روایی مشخص است: داستان درست در همان مکانی که آغاز شده است، پایان می‌یابد، در میانه این فاجعه طبیعی و در اوج هراس، زندانی مذکور که طی اتفاقاتی از هم‌بندی‌های خود جدا شده، به شکلی ناخواسته با یک زن باردار که در خطر غرق شدن قرار دارد، روبرو می‌شود و مجبور می‌شود تمامی توان جسمی و اراده خود را برای نجات جان او و فرزند در راهش به کار گیرد، در طول داستان، جدالی نفس‌گیر، سخت و بی‌امان میان این زندانی درمانده و نیروی عظیم و کنترل‌ناپذیر رودخانه سیلاب‌زده وجود دارد که فاکنر با ترسیم فضای پیچیده، پر از فراز و نشیب و مملو از تعلیق، توانسته است بر جذابیت و عمق تراژیک داستان به شکلی خیره‌کننده بیفزاید.

زندانی، در حالی که آب از لباس خیس زندانش سرازیر بود، ایستاده بود که ناگهان زن از او پرسید: «چاقو داری؟» از چهار روز قبل که خاکریز را ترک کرده بودند، هر بار که به انسان دیگری برخوردند، به سمت او تیراندازی شده بود و حتی در دومین مواجهه، با مسلسل هدف قرار گرفته بود، زندانی اکنون همان احساس تحقیر اهانت‌آمیز را تجربه می‌کرد که پیش از این در بلم و هنگامی که زن گفته بود بهتر است عجله کنند، به او دست داده بود، این بار، یک تحقیر در موقعیتی کاملاً اخلاقی را حس می‌کرد و خشم و عجز توأمان در وجودش فوران کرد تا پاسخی برای این وضعیت بیابد، او که بالای سر زن ایستاده بود، کاملاً فرسوده، بی‌نفس و ناتوان از تکلم بود و یک دقیقه طول کشید تا سرانجام بفهمد که زن در حقیقت فریاد می‌زند: «قوطی! آن قوطی توی بلم!»

کتاب پیرمرد (The Old Man) اثر ویلیام فاکنر، نویسنده برجسته و برنده جایزه نوبل ادبیات، در واقع یک رمان کوتاه (یا ناول) قدرتمند و نمادین است که در ابتدا به عنوان بخش میانی و موازی رمان بزرگتر او با عنوان «نخل‌های وحشی» در سال ۱۹۳۹ منتشر شد، این داستان حول محور یک مرد زندانی بی‌نام در ایالت میسیسیپی می‌گردد که در جریان سیلاب بزرگ سال ۱۹۲۷، به اجبار از زندان برای انجام یک مأموریت نجات به بیرون فرستاده می‌شود و مأموریتش نجات یک زن باردار از میان شاخ و برگ‌های درختان در قلب جریان سیلاب مهیب رودخانه میسیسیپی است، فاکنر در این اثر، رودخانه را که «پیرمرد» می‌نامد، به نمادی از نیروهای عظیم و بی‌رحم طبیعت بدل کرده و با نثری پیچیده و عمیق، نبرد حماسی و بی‌پایان اراده انسان در برابر سرنوشت محتوم و نیروهای خارج از کنترلش را به تصویر می‌کشد و در نهایت، داستان بر مفهوم محدودیت‌های بشری، مفهوم متناقض وظیفه و آزادی، و تسلیم‌ناپذیری روح انسان در برابر طبیعت تأکید می‌کند.