دانلود پی دی اف کتاب پایتخت خوک‌ها روبرت مناسه PDF

رمان جدید روبرت مناسه، اثری مدرن و پیشرو از ادبیات آلمان است که با بهره‌گیری از تکنیک جریان سیال ذهن نوشته شده است. در این اثر، مناسه نه تنها به روایت داستان شخصیت‌ها می‌پردازد، بلکه به شکلی استادانه، ویژگی‌های فرهنگی و اجتماعی جوامع اروپایی را به تصویر می‌کشد و با مسائل روز اروپا درگیر می‌شود. او با زیرکی تمام به بررسی سیاست‌های غرض‌ورزانه و فساد گسترده در نهادهای اروپایی، به ویژه اتحادیه اروپا، می‌پردازد و این موضوعات را به چالش می‌کشد. مناسه همچنین با شجاعت به جریانات مشکوک اسلام‌ستیز در اروپا اشاره کرده و آن‌ها را به باد انتقاد می‌گیرد. او با دقت و تیزبینی، رویکردهای تبعیض‌آمیز و نژادپرستانه را مورد نقد قرار داده و نشان می‌دهد که چگونه این مسائل پیچیده و حساس بر زندگی روزمره مردم، به‌ویژه اقلیت‌ها، تأثیر می‌گذارد. این رمان، تصویری واقعی و بی‌پرده از چالش‌ها و تناقضات درونی اروپا را ارائه می‌دهد.

شلوار تنگش را در خانه از پا درآورد؛ بدنش داشت از فرم می‌افتاد و از این بابت از خودش بیزار بود. به هر حال، اینجا در بروکسل، زمان را نه با سال که با کیلوگرم می‌شمردند. او با پیراهن و زیرشلواری کنار پنجره باز سیگاری دود کرد، سپس روی مبل، کنار شومینه‌ای که در آن کتاب چیده بودند، نشست و شمعی روشن کرد. چرا؟ چون آنجا یک شمع بود. نوشیدنی‌ای نوشید و به حشراتی خیره شد که از میان پنجره باز به سمت نور لرزان شمع می‌پریدند و می‌سوختند. در نهایت نشست. این برای او دلیلی برای نبود خدا، بی‌معنایی آفرینش یا نبود چیزی به نام خلقت بود. چه دلیلی داشت جانوری خلق شود که تازه شب‌ها فعالیتش را آغاز کند، سپس اما در تاریکی شب به دنبال نور برود تا در آن بسوزد؟ این جانوران به چه دردی می‌خوردند، چه سهمی در هماهنگی ادعا شده طبیعت داشتند؟ احتمالاً آن‌ها به طریقی تولیدمثل کرده و نسلی را راهی جهان کرده بودند که تمام روز روشن را در خواب و بیداری سپری کرده و انتظار تاریکی شب را می‌کشیدند تا راه بیفتند و به دنبال نوری بگردند که آن را از دست داده بودند تا از روی غریزه و تمایلی مبتذل به مرگ، بی‌درنگ به زندگی خود پایان دهند. پروازشان به سوی مرگ در گرگ و میش هوا آغاز می‌شد. آن‌ها به شیشه پنجره‌هایی می‌چسبند که پشتشان نوری می‌درخشد، انگار که شیشه به آن‌ها قوت و غذا می‌دهد. آن‌ها چنان دور لامپ‌ها و چراغ‌ها تجمع می‌کنند که انگار در نزدیکی آن نور چیز دیگری به غیر از کوری مطلق نصیبشان می‌شود و هرگاه شعله شمع یا آتش دیگری را می‌بینند، حکمشان را می‌یابند؛ مرگی بی‌درنگ که باید به آن دچار شوند، یعنی بازگشت به همان تاریکی و ظلمتی که از آن بیرون آمده بودند.

کتاب «پایتخت خوک‌ها» به قلم روبرت مناسه، داستانی جذاب و تأمل‌برانگیز است که به کاوش در روابط پیچیده سیاسی و اجتماعی قاره اروپا می‌پردازد. این اثر با نثری هوشمندانه و گاه طنزآمیز، پرده از دلایل و انگیزه‌های پنهان بسیاری از رویکردها و سیاست‌های اتحادیه اروپا برمی‌دارد و سازوکارهای بوروکراتیک و انسانی را در قلب بروکسل، مرکز قدرت اروپا، به تصویر می‌کشد. این رمان که از زبان آلمانی به بیش از ۲۰ زبان دنیا ترجمه شده، نشان‌دهنده محبوبیت و جهانی بودن موضوعات مورد بحث آن است. «پایتخت خوک‌ها» در سال ۲۰۱۷ موفق به کسب جایزه ادبی آلمان (Deutscher Buchpreis)، یکی از معتبرترین جوایز ادبی این کشور، شد و از این رو توجه بسیاری از خوانندگان و منتقدان را در سراسر جهان به خود جلب کرد. این جایزه مهر تأییدی بر ارزش ادبی و عمق تحلیلی کتاب است که آن را به اثری برجسته در ادبیات معاصر اروپا تبدیل کرده است. رمان جدید روبرت مناسه، اثری مدرن و پیشرو از ادبیات آلمان است که با بهره‌گیری از تکنیک جریان سیال ذهن نوشته شده است. در این اثر، مناسه نه تنها به روایت داستان شخصیت‌ها می‌پردازد، بلکه به شکلی استادانه، ویژگی‌های فرهنگی و اجتماعی جوامع اروپایی را به تصویر می‌کشد و با مسائل روز اروپا درگیر می‌شود. او با زیرکی تمام به بررسی سیاست‌های غرض‌ورزانه و فساد گسترده در نهادهای اروپایی، به ویژه اتحادیه اروپا، می‌پردازد و این موضوعات را به چالش می‌کشد. مناسه همچنین با شجاعت به جریانات مشکوک اسلام‌ستیز در اروپا اشاره کرده و آن‌ها را به باد انتقاد می‌گیرد. او با دقت و تیزبینی، رویکردهای تبعیض‌آمیز و نژادپرستانه را مورد نقد قرار داده و نشان می‌دهد که چگونه این مسائل پیچیده و حساس بر زندگی روزمره مردم، به‌ویژه اقلیت‌ها، تأثیر می‌گذارد. این رمان، تصویری واقعی و بی‌پرده از چالش‌ها و تناقضات درونی اروپا را ارائه می‌دهد. بخشی از متن کتاب: «شلوار تنگ بود و او را اذیت می‌کرد، بدنش داشت از فرم خارج می‌شد، از این بابت از خود بیزار بود، به‌هرحال این‌جا در بروکسل زمان را نه با واحد سال که با واحد کیلوگرم می‌شمردند. او با پیراهن و زیرشلواری کنار پنجره‌ی باز سیگاری دود کرد بعد روی مبل، کنار شومینه‌ای که در آن کتاب‌ها چیده شده بودند نشست و شمعی روشن کرد. چرا؟ چون یک شمع آن‌جا بود. نوشیدنی خورد و به تماشای حشراتی نشست که از میان پنجره‌ی باز به داخل، به سمت نور لرزان شمع می‌جهیدند و می‌سوختند.^۱» این پاراگراف نمونه‌ای از شیوه نگارش خاص مناسه و پرداخت او به جزئیات است.